مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ تاریخ خدمت رسانی به زائران حریم حرم مطهر رضوی در مشهد را باید در سدههای نخستین شکلگرفتن حرم امامرضا (ع) جستوجو کرد؛ زمانی که نخستین کاروانسراها و مراکز اقامتی مخصوص زوار در اطراف چهارطاقی روضه منوره شکل گرفت.
این خدمترسانی، طی سدههای متمادی، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی گسترش قابلملاحظهای یافت و پس از ایجاد سازمان آستانقدس که توسط نایبالتولیهها اداره میشد، به موقعیت ممتازی رسید. ناگفته نماند همه این فعالیتهابا استفاده از دو ظرفیت مالی وقف و نذر تداوم پیدا کرد. موقوفههای ارزشمندی که طی سدهها، با هدف رسیدگی به امور زائران اهدا شد؛ ظرفیتی که در همه بخشهای خدمت زائران به کار گرفته شد و توانست طی دههها و بهتدریج، نیازهای زائران و خدمات ضروری برای آنها را شناسایی کند.
بااینحال، تا سدهها، این خدمات از عمق جغرافیایی مناسبی برخوردار نبود و صرفا به مشهد و حوالی آن خلاصه میشد؛ مناطقی مانند شریفآباد، رباط طرق، قلعه خدربیگ و مانند آن که مکانی برای اتراق کاروانهای زوار بود. بنابراین، در بررسی تاریخ خدمات زیارت در مشهد، فقط نمیتوان روی گستره کمی و کیفی محدود به حرم تکیه کرد و باید عمق جغرافیایی آن را هم از نظر شاخص توسعه و جایگاه کیفی، مدنظر قرار داد. در این نوشتار قصد داریم به تحلیل و بررسی مختصر تاریخ خدمت رسانی زیارتی به زائران حرمرضوی طی صد سال گذشته بپردازیم و خواهیم کوشید این رویکرد را مدنظر قرار دهیم.
طی یک سده اخیر، خدمات ارائهشده به زائران، چه با واسطه آستانقدسرضوی و چه بدون واسطه این نهاد، تغییرات بنیادی و گستردهای داشته است. بااینحال، میان آنچه قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاده نیز چه از لحاظ تعدد و کیفیت خدمات و چه از نظر عمق جغرافیایی آنها، تفاوتی معنادار و آشکار وجود دارد.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با عمق تاریخی بیش از دو قرن، رسیدگی به امور زائران نیازمند و درراهمانده، یاریرسانی به زائران بیمار و محتاج معالجه، اطعام روزانه از طریق مهمانسرای حضرتی -که در دوره قاجار با نامهای شیلان یا کارخانه زواری هم شناخته میشد- از عمده خدماتی بود که زائران در شهر مشهد و البته عموما از مجرای آستانقدسرضوی دریافت میکردند و ارائه آنها در بیرون از دروازههای شهر مقدور نبود.
در عرصه خدمات فرهنگی نیز، زائران میتوانستند از جلسات موعظه مذهبی، مکان آرام برای عبادت، شرکت در مراسم روضهخوانی یا اعیاد فعال در حرممطهر که هر کدام دارای موقوفات خاص خود بودند، بهره ببرند. بهعنوان نمونه در ایام فاطمیه، دو برنامه فرهنگی با محتوای عزاداری در حرممطهر برگزار میشد که برنامه اصلی در «دارالسیاده» بود و هزینه آن از طریق موقوفات «مطلقه» تأمین میشد. برنامه دیگر را هم با میزبانی دربانان در کشیکخانه مخصوص آنها برگزار میکردند که هزینه آن از محل موقوفات «حاجی علیخان دربانباشی آستانه» تأمین میشد.
با وجود اینکه تعداد این خدمترسانیها کافی بهنظر میرسید، گستره جغرافیایی وسیعی نداشت و عملا خدمات متمرکزی به زائران ساکن و مستقر در بیرون اماکن متبرکه ارائه نمیشد. بخشی از این زائران از ظرفیت هیئات مذهبی شهرهایشان که در قالب برپایی و ساخت حسینیه یا تکیه ویژه خود در مشهد مستقر بودند، استفاده میکردند و معمولا مکان ثابت و قابل اتکایی داشتند. بااینحال، چنین امکانی برای همه -و شاید بهتر باشد بگوییم برای بیشتر زوار- فراهم نبود و دغدغه اسکان و تغذیه، باتوجهبه محدودیتها، برای بسیاری از زائران کمبضاعت وجود داشت.
در آن زمان، برخی مجاوران حرم رضوی بهویژه در ایام خاص سال، مانند ماههای محرم و صفر، میزبان تعدادی از زائران حرم رضوی میشدند و مسئولیت پذیرایی از آنها را برعهده میگرفتند، اما این خدمترسانی، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت بسیار محدود بود و عملا نمیتوانست پوشش مناسبی در بسیاری از زمینهها داشته باشد. دلیل اصلی این نقصان، بیش از آنکه به کمبودها مربوط شود، به سردرگمی و ناآگاهی زائران از نوع و مکان ارائه خدمات مربوط میشد.
اطلاعرسانی تقریبا وجود نداشت یا بهصورت بسیار محدود و سلیقهای از سوی خادمان حرم رضوی انجام میگرفت. در این بین، تنها مکانهایی که انتظامی مؤثر، دستکم در ارائه خدمات فرهنگی داشتند، بیوت علمای مشهور شهر بودند. همچنین در زمینه خدمترسانی به زائرانی که پیاده به مشهد رضوی سفر میکردند، بهجز آنچه اهالی روستاهای بین راه انجام میدادند، امکانات دیگری وجود نداشت.
گروههای پراکنده، مانند گروه حاجشیخ جواد خراسانی که پیادهروی پنجاهروزه گروه او در تیر ۱۳۴۴ رسانهای شد، عملا بیرون از شهر مشهد امکانات رفاهی متمرکز نداشتند و بعد از ورود به مشهد نیز، صرفا باتوجهبه شهرت خودشان، خدماتی دریافت میکردند؛ چیزی که شایدبرای دیگر زائران وجود نداشت.
در مجموع، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آنچه در بخش خدمت به زائران ارائه میشد، شامل موارد متعدد و معتنابهی بود، اما این خدمترسانیها گرفتار معضلاتی مثل فقدان عمق مناسب جغرافیایی، کمبود گسترده اطلاعرسانی، پوششندادن جزئی نیازهای زائران و نبود هدایت و مدیریت واحد در این عرصه بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، اوضاع خدمترسانی به زائران بهتدریج دچار تحولی اساسی شد. اصلیترین این تحولها، در سازمان خدمترسانی آستانقدسرضوی رقم خورد. به عنوان نمونه، برای «رسیدگی به امور پیداشدگان»، ساختار سازمانی مجزا تأسیس شد که البته زیر نظر مدیریتی واحد فعالیت میکرد. ابتکاری که در این عرصه رقم خورد، استفاده از نیروی بسیار گسترده و کارآمد داوطلبان خدمت در آستانقدسرضوی بود که با عنوان «خادم افتخاری» شناخته میشدند.
البته، پیش از انقلاب اسلامی هم خادمان افتخاری در اماکن متبرکه شَرَف حضور داشتند، اما هیچگاه با چنین وسعتی از این ظرفیت فوقالعاده استفاده نشده بود. احتمالا بخشی از این بیاعتنایی، به نوع نگاه مدیریتی و عمق راهبردی آن در آستانقدس برمیگشت و بخشی هم به نگرانی از بار مالی احتمالی چنین اقدامی مربوط میشد.
در دوران مدیریتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سازوکارهای این رویکرد بهشکلی اساسی بازبینی شد. البته این بازبینی بیش از یک دهه طول کشید و کمکم به مرحله اجرا درآمد. بهکارگیری خادمان افتخاری، افزون بر ایجاد ظرفیت قابل اتکای نیروی انسانی، کیفیت خدمترسانی را بهشکلی فزاینده بهبود بخشید. خادمان افتخاری که به موضوع خدمترسانی مثل شغل و منبع درآمد نمینگریستند و آن را موهبت و نعمتی الهی برای تهذیب نفس و پرورش معنویت در روح و روان خود فرض میکردند، در مقوله ارتباط با زائران، رویکردی دلسوزانهتر و تأثیرگذارتر داشتند.
نکته دیگری که بسیار اهمیت داشت و در مدیریت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی لحاظ و با قدرت اجرایی شد، قطع ارتباط مالی زائران و خادمان بود که البته پیش از آن نیز گستره بسیار اندکی داشت، اما میتوانست در روند خدمترسانی آسیبزا باشد. بهعنوان نمونه، تا حدود سال ۱۳۶۸ خورشیدی، خادمان فعال در کفشداریها، درآمدشان را از محل هدیه زائران تأمین میکردند؛ به این صورت که زائر بعد از دریافت کفشش، مبلغی را به کفشدار پرداخت میکرد. این روندبهنوعی باعث تغییر نگاه به زوار حرمرضوی و طبعا تأثیر منفی بر کیفیت خدمت و همراهی دلسوزانه میشد.
از سوی دیگر و باتوجهبه وجود خیل علاقهمندان به خدمت افتخاری با مهارتهای متعدد و قابلاتکا، آستانقدس به سازماندهی این مهارتها برای ارائه خدمات نوین دست زد. بهاینترتیب، نیروی عظیمی به کار گرفته شد و بخشهای تخصصی و مهمی مانند ارائه خدمات به کودکان، مشاوره، راهنمای زائر، پاسخگویی به مسائل اعتقادی و... شکل گرفت و بهتدریج جزئیتر و کارآمدتر شد.
توسعه امکانات رفاهی و توجه به آن در سالهای پس از انقلاب سبب شد تا مهمانسرای حضرتی گسترش چندبرابری پیدا کند. همچنین با تأسیس رواقها و صحنهای متعدد و افزایش آنها به مکانهای قبلی، جایگاههای ارائه خدمات زیارتی در این حوزه نیز نسبت به دوران پیش از انقلاب، حدود دوازده برابر افزایش پیدا کرد. ا هدف تکمیل این توسعه، فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی هم ذیل سازمانی واحد به انجام وظیفه پرداخت؛ کرسیهای وعظ و تبلیغ بیشتر شدند، آنچنان که برخی سنتهای فراموششده در حرم رضوی، مانند برپایی کرسی تفسیر و فقه برای عموم، احیا شد.
در بُعد اطلاعرسانی هم تحولی شگرف اتفاق افتاد. بهویژه با ورود وسایل ارتباطی دیجیتال و رسانههای مربوط به آنها، زائران توانستند تقریبا همه نیازهای خدماتیشان را از طریق مجازی پیگیری و راهنماییهای لازم را دریافت کنند. علاوه بر آن، آثار و مکتوبات موردنیاز در این زمینه افزایش یافت و با تشکیل اداره آموزش خادمان حرم رضوی، جزئیترین شیوهها و اطلاعات موردنیاز برای راهنمایی زائران، به خادمان رسمی و افتخاری آموزش داده شد و آنها، عملا به راهنمایان خبره زائران، با توانمندیهای رفتاری و علمی قابلقبول تبدیل شدند.
نکته مهم دیگری که نباید از قلم انداخت، افزایش عمق نفوذ جغرافیایی خدمات آستانقدسرضوی است. این مسئله بهویژه با اجرای پویش «همه خادم امام رضاییم» در سالهای اخیر، وارد مرحله جدیدی شده است. با چنین رویکردی، حتی علاقهمندان به امامهشتم (ع) که به هر دلیل قادر به تشرف جسمانی نبودند، توانستند به این واسطه و از طریق فضای مجازی خدمات گوناگونی دریافت کنند. همچنین با احداث زائرشهر رضوی و ایجاد مکانهای اقامتی ارزانقیمت، بسیاری از این زائران با تمکن مالی پایین نیز فرصت و توفیق زیارت حرممطهررضوی را پیدا کردند.
در کنار تحولات سازمانی و اجرایی آستانقدسرضویِ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مشهد هم شاهد گسترش کمی و کیفی و دهها برابری خدمترسانی به زائران حرمرضوی از سوی گروههای مردمنهاد و هیئات مذهبی فعال بود. این موضوع بهویژه با شکلگرفتن برنامههای پیادهروی، وارد مرحله جدید و بسیار مهمی شد.
برخلاف باور عمومی، تأسیس موکبها در مشهد بهتمامی از شیوهنامه مردم عراق در ایام اربعین اقتباس نشده است و سابقهای چندصدساله دارد، اما تردیدی نیست که مشهدیها در ارائه امکانات مردمی به زائران، از آن برنامه بزرگ تأثیرات زیادی گرفتند.
به این ترتیب، سنت خدمت به زائران، در شکل گسترده و بسیار آبرومندانهای، مورد استقبال قرار گرفت و با حمایتهای مالی مردم، در ورودیهای شهر و داخل آن موکبهای بزرگ، با امکانات رفاهی متنوع برپا شد. این رویکرد باعث شد که عمق جغرافیایی چنین اقداماتی هم افزایش پیدا کند و مردم شهرهایی که در مسیر «طریقالرضا (ع)» قرار داشتند نیز به خدمترسانی اقبال گستردهای نشان دهند. موضوعی که هر سال بیش از سال قبل مورد توجه قرار میگیرد و اسباب گسترش زیارت و فرهنگ آن در جامعه اسلامی را فراهم میکند.
منابع:
اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدسرضوی
اسناد موجود در مرکز اسناد ادارهکل روابطعمومی و امور بینالملل شهرداری مشهد
اسناد موجود در مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران
اخبار خراسان در دوره پهلوی اول، تألیف سید مهدی سیدقطبی